بنبست ترامپ بر سر رویارویی با ایران
آرون دیوید میلر، مقام سابق وزارت خارجه و تحلیلگر برجسته خاورمیانه از اندیشکده ویلسون؛ استون سیمون، مقام سابق کمیته امنیت ملی کاخسفید و ریچارد سوکولسکی، مقام سابق دفتر سیاستگذاری وزارت خارجه آمریکا در یادداشتی مشترک که در نشریه پولیتیکو امروز، سهشنبه ۲۴ سپتامبر منتشر کردهاند به صراحت گفتهاند: “ممکن است مایک پومپئو گمان کند که جنگ تمام عیار با ایران ایده خوبی است، اما نظر ما منفی است.”
در این یادداشت با عنوان “ترامپ چه گونه میتواند از بحران ایران گذر کند؟” این سه تحلیلگر وضعیت فعلی رئیسجمهور آمریکا برای واکنش به حملات نفتی عربستان را این چنین ترسیم کردهاند: “به لطف بد عمل کردن وزارت خارجه و تاکید بر سیاست فشار حداکثری، حالا آقای ترامپ باید میان بد و بدتر انتخاب کند؛ اگر کاری نکند همه خواهند گفت که ایالات متحده فقط یک ببر کاغذی است و نمیتواند از متحدانش در برابر ایران دفاع کند. گزینه نظامی هم که بسیار بدتر خواهد بود چرا که اولا ممکن است هیچ اثربخشی مشخصی نداشته باشد و دوما ممکن است خیلی سریع دامنه تبعات آن از کنترل خارج شود.”
“ما سه نفر روی هم ۸۰ سال برای دولتهای مختلف آمریکا کار کردهایم و به خوبی واقفیم که چه قدر مهم است که آمریکا برای حفظ اعتبارش خود را “قوی و استوار” نشان دهد اما همزمان معتقدیم تنها راه خروج از این کلاف – اگر راهی باقی مانده باشد – گفتگو و مذاکره است، اگرچه روزنه امید آن بسیار ناچیز مینماید.”
“ایران خباثتهای فراوانی کرده و میکند. همچنان با شدت و حرارت به دشمنی با آمریکا و مخالفت با حضور ایالات متحده در خاورمیانه ادامه میدهد اما همه اینها نشان از این که ایران به دنبال هژمونی در منطقه است، نیست. در حقیقت ایران حتی اگر بخواهد هم توان اقتصادی و نظامی برای این کار را ندارد.”
در ادامه این سه تحلیلگر امور خاورمیانه نوشتهاند: “ایران به تاسیسات آرامکو حمله کرد چون اولا آمریکا و عربستان در همکاری با هم صادرات نفت این کشور را تقریبا به صفر رساندهاند و تهران بارها گفته بود که اگر نتواند نفت بفروشد نخواهد گذاشت دیگران هم چنین کنند. ایران اوضاع را محک زد؛ با این حملات هم توان نظامی خود را به رخ کشید و هم ضعف دفاعی عربستان را نمایان کرد. همزمان به دولت ترامپ هم این پیغام را فرستاد که یا بیا جلو یا بنشین سرجات… با وجود این، پیغام این حملات به معنای تلاش ایران برای استیلا بر منطقه نیست. به همین علت هم خویشتنداری در برابر ایران به معنای چراغ سبز به ایرانیزه کردن جهان عرب یا انقیاد اسرائیل نیست.”
در ادامه این یادداشت مفصل در پولیتیکو که نام سه تحلیلگر برجسته یعنی آقایان میلر، سیمون و سوکولسکی باعث خواهد شد دانه درشتهای واشنگتن آن را بخوانند، نویسندگان به بحث این روزهای محافل سیاسی پایتخت پرداختهاند که طی آن حمله جورج بوش پدر به عراق بعد از اشغال کویت با حملات آرامکو مقایسه میشود.
“این دو قابل مقایسه نیستند. آنجا صدام ۱۰۰ هزار نیرو به خاک کویت فرستاد. مردم این کشور را تهدید کرد و تلاش کرد که تمام تاسیسات نفتی این کشور را نابود کند و در نتیجه (با آتشزدن چاههای نفت کویت) یک فاجعه زیست محیطی پدید آورد. علاوه بر این، تفاوت میان این دو واقعه فقط در درجهبندی شدت و میزان وخامت آنها نیست بلکه در آن زمان جورج بوش پدر یک اجماع جهانی پشت خود داشت. جنگ کویت منطقی به نظر میآمد. هر چند همان جنگ هم مقدمهای شد بر ورود آمریکا به جنگ با عراق در سی سال گذشته که چند تریلیون دلار خرج بر دست واشنگتن گذاشته و موجب مرگ هزاران آمریکایی و عراقی شده است. یادآوری این چیزها برای آنها که با ایران عداوت دارند شاید مهم باشد.”
چرا ترامپ باید از جنگ با ایران پرهیز کند؟
هری کازیانیس، کارشناس موسسه نشنال اینترست (که پیشتر به بنیاد صلح و آزادی نیسکون شهرت داشت و توسط ریچارد نیکسون، رئیسجمهور فقید آمریکا تاسیس شده) در یادداشتی که برای فاکسنیوز نوشته گفته دونالد ترامپ تصمیم عاقلانهای گرفته که در پی حملات به تاسیسات نفتی عربستان سعودی، به ایران حمله نظامی نکرده است.
آقای کازیانس معتقد است: “با وجود همه رفتارهای اخیر ایران از جمله حمله به تاسیسات نفتی، حمله به نفتکشها و ساقط کردن پهپاد آمریکایی … دونالد ترامپ با هوشمندی واقف است که جنگ با ایران نبردی بسیار خونین خواهد بود… معتقدم تا او (دونالد ترامپ) را در گوشه دیوار گیر نیاندازند حاضر به آغاز جنگ نخواهد شد.”
“من بارها در راستای کار تحقیقاتی که در اندیشکده نشنال اینترست میکنم در نبردهای شبیهسازی شده با ایران جنگیدهام… یکی از آنها، در سال ۲۰۱۳ بود که یک گروه از کارشناسان غیرجناحی یک نبرد آزمایشی برابر ایران را بر اساس دادههای نظامی موجود شبیهسازی کردند….”
هری کازیانس در ادامه یادداشت خود از سناریوی این جنگ شبیهسازی شده مینویسد و آغاز آن را چنین توصیف میکند:
- ایران از افزایش حضور نظامی آمریکا در منطقه عصبانی شده
- آمریکا اخیرا در پاسخ به توان زیردریاییهای جدید ایران و افزایش سامانههای موشکی این کشور به خلیج فارس نیرو اعزام کرده است
- ایران شروع به آزمایش موشکی میکند… موشکهای قاره پیما و میانبرد
- ناو آمریکایی برای ضرب شست نشان دادن به ایران یکی از این موشکها را که به نزدیکی ناو پرتاب شده ساقط میکند
- ایران در پاسخ اعلام “منطقه کشتیرانی ممنوع” میکند و میگوید برای یک مانور نظامی آبهای خود را بروی تردد بین المللی میبندد، اما مشکل اینجاست که این محدوده شامل تنگههرمز هم میشود
- بازار نفت بهم میخورد؛ بهای نفت بالا میرود. اقتصاد جهانی به شدت پریشان میشود
- آمریکا ضرب الاجل ۲۴ ساعته برای باز کردن تنگه هرمز تعیین میکند
- ایران نه تنها عقبنشینی نمیکند بلکه زمان مانور را بیشتر میکند و شروع به آزمایش موشکهای جدید ضد ناو خود میکند
- آمریکا حمله میکند. زیردریاییهای اتمی آمریکا با موشکهای کروز همه آنچه از نیروی دریایی ایران در تنگه هرمز است نابود میکنند
- آمریکا همچنین به تاسیسات نظامی و هستهای ایران حمله میکند. همه چیز به نفع آمریکاست
- اما ایران که زخم خورده برای مقابله، ناو هواپیمابر آمریکا را که نماد قدرت نظامی اوست هدف میگیرد
- ایران ۱۰۰ موشک به سوی یو.اس. دیسترویر شلیک میکند
- سپر موشکی ناو دچار استیصال میشود. ناو هواپیمابر منهدم میشود و ۲۰۰۰ نیروی آمریکایی کشته میشوند؛ بزرگترین تلفات آمریکا بعد از حملات ۱۱ سپتامبر
- ایران که میداند باید منتظر پاسخ سهمگین آمریکا باشد تصمیم میگیرد پیشدستی کند و به همه پایگاههای نظامی آمریکا در منطقه حمله کند
آقای کازیانس که از سردبیران نشریه نومحافظهکار نشنال اینترست هم هست در ادامه تجربه حضور خود در این جنگ شبیهسازی شده با ایران مینویسد: “بعد از پنج روز، مهلت برنامه تمام شد و ما نتوانستیم مابقی جنگ را ادامه دهیم… این شبیهسازیها همیشه محدودیت زمانی دارد.. پیش از اتمام آن با این سوال روبرو شدیم که حالا آمریکا باید چه کند؟ نیروهایش در منطقه در حال کشته شدناند….”
“من در طول چند سال گذشته بارها در این جنگهای شبیهسازی علیه ایران شرکت کردهام و همیشه وضع همین بوده؛ یعنی هیچ وقت تا پایان مهلت برنامه، پیروزی قاطعانه و نهایی برای آمریکا وجود نداشته مگر این که آمریکا دائما نیروی بیشتری برای نابود کردن کامل توان نظامی تهران به کار بگیرد؛ که آن هم ماهها و سالها به طول میانجامد.”
این تحلیلگر موسسه نشنال اینترست در پایان نتیجهگیری کرده: “آیا جنگ واقعی به این شبیهسازیها (که بر اساس دادههای واقعی تهیه شدهاند) شباهتی خواهد داشت؛ هیچ کس به یقین پاسخ را نمیداند؛ اما چرا که نه؟ توصیه من به پرزیدنت ترامپ این است با دقت تمام به همه جوانب فکر کن و اگر خواستی حمله کنی با تمام قوا و به طور استیصالآوری این کار را بکن.”
ایران جنگ شبیهسازی شده در سال ۲۰۰۲ را هم برد
دیوید اکس، سردبیر بخش نظامی نشریه نشنال اینترست هم در یاداشتی که امروز (سهشنبه) منتشر کرده به یک تجربه دیگر شبیهسازی جنگ با ایران در سال ۲۰۰۲ اشاره کرده است.
“این روزها که تنش در خلیجفارس به شدت بالا گرفته شاید ارزشش را داشته باشد که بازی شبیهسازی شدهای که پنتاگون در سال ۲۰۰۲ از جنگ با ایران ساخته بود نگاهی دوباره بیندازیم. در آن شبیهسازی یک تفنگدار دریایی مامور شد که در نقش رهبر نیروهای ایرانی ظاهر شود و علیه ارتش آمریکا بجنگد. در جریان آن بازی نیروهای درهم و برهم ژنرال پل ون رایپر و تسلیحات هوایی و زمینی او بر اساس داشتههای نظامی ایران شبیهسازی شده بود… نام آن نبرد چالش هزاره ۲۰۰۲ گذاشته شده بود”.
دیوید اکس در ادامه به تشریح سناریوی آغاز درگیری نظامی میان ایران و آمریکا در خلیج فارس میپردازد و این که چه طور ژنرال رایپر با استفاده از قایقهای تندرو (مانند آنچه نیروی دریایی سپاه دارد)؛ موشکهای کروز و هواپیماهای قاتلی که در ارتفاع کم پرواز میکردند تنها ظرف ۱۰ دقیقه موفق میشود ناوگان دریایی آمریکا را که از نقطه بدون بازگشت عبور کرده و به سمت ایران در حرکت است منهدم کند و فاتح این جنگ شبیهسازی شود.
ملک عبدالله، پادشاه اردن: همه میدانیم متهم کیست اما!
ملک عبدالله دوم، پادشاه اردن که چون رهبران دیگر برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل متحد به آمریکا آمده در گفتگو با شبکه انبیسی به موضوع حملات آرامکو اشاره کرد و گفت: “از نوع تسلیحات به کار گرفته شده و بر اساس گزارشهای واصله، همه ما میدانیم مسبب کیست. اما موضوع اینجاست که ببینیم چرا کار به اینجا کشید و حالا چه طور میشود تنش را خواباند… من معتقدم همیشه باید به دیپلماسی شانس داد چرا که جایگزین آن خشونت خواهد بود.”
او در این گفتگو به صراحت ناخشنودی خود از اقدامات ایران را نشان داد و همزمان بر اتحاد مستحکم میان امان و ریاض تاکید کرد اما همچنین تلاش کرد موضع اردن را با تاکید بر پیدا کردن راه حل دیپلماتیک استوار کند و گفت از نظر او اگر قرار است آقایان ترامپ و روحانی دیدار کنند بهتر است که این دیدار دستاورد مشخصی را دنبال کند.
او به آندرا میشل، گزارشگر ارشد و پرسابقه انبیسی که از تاثیر تحریمهای شدید ایران و آخرین آنها تحریم بانک مرکزی این کشور پرسید، گفت:
“به یاد داشته باشید که وقتی کسی را در گوشه دیوار گیر میاندازید باید منتظر واکنش و یورش او هم باشید… اگر بخواهیم به دردسرهایی که ایران برای خودش درست کرده توجه کنیم باید در نظر بگیریم که تهران در سیاست خارجی به خود نمره الف مثبت ( A+) میدهد؛ چه در عراق، سوریه، یمن، چه در لبنان و حزبالله اما در سیاست داخلی باید به آنها نمره س منفی ( C-) داد چرا که نمیتوانند از عهده حقوق کارمندان و کارگران برآیند و مردم بسیار ناراضی هستند… اما دقت کنید که اگر کشوری با تهدید خارجی روبرو شود مردمش دور پرچم کشورشان جمع میشوند (و متحد). بنابر این ما به عنوان ائتلاف باید دقت کنیم که هدفمان چیست و با چه رویکرد و استراتژی میتوانیم هم ایران را عقب برانیم و هم تنش را در خلیج فارس کاهش دهیم.”
bbc