دادگاهی در ایالت جورجیا ظرف ده دقیقه موارد اتهامی سه مرد سفیدپوست را نهایی کرد که ماهها بعد از قتل یک جوان سیاهپوست آزاد بودند و پلیس درباره قتل از آنها تحقیق نمیکرد. هفتهها اعتراض به «نژادپرستی نظاممند» در آمریکا منجر به سرعت بخشیدن در روند کاری پروندههایی از این دست شده است. اعتراضها آنقدر در آمریکا قوی شدهاند که حالا سیاستمداران با موضعگیری نسبت به آنها سعی در تهییج هوادارانشان در انتخابات پیشرو دارند.
«هیئت منصفه تحقیق» در یکی از دادگاههای ایالت جورجیا تصمیم گرفت که این سه نفر را به اتهام «قتل از روی کینه» و اتهامهای کوچکتر محاکمه کند. این سه نفر شامل یک پدر و پسر هستند که مردی سیاهپوست به نام «احمد آربری» را به قتل رساندند. نفر سوم، دوستشان است که در خودرو دیگری مشغول فیلمبرداری از این حادثه بود. انتشار فیلم او بود که در نهایت دادستانی را واداشت تا درباره این قتل تحقیق کند. پیش از آن به بهانه اینکه شلیک به آقای آربری از سر دفاع شخصی بوده، دادستانی پرونده را در دست نگرفته بود.
دادستانی که این پرونده را حالا به جریان انداخته دیروز گفت که خانواده آقای آربری از سرعت عمل هیئت منصفه شگفتزده شدهاند. پدر آقای آربری مدتها میگفت که قتل پسرش از سر نژادپرستی بوده است. سرعت تغییرات در اموری که ظن نژادپرستی در آنها میرود در ماههای اخیر در آمریکا افزایش یافته است.
قتل جورج فلوید: عامل سرعتبخشی تغییرات
سه ماه بعد از کشته شدن احمد آربری، هزاران کیلومتر شمالتر در ایالت مینیاپولیس، مرد سیاهپوست دیگری به دست پلیس سفیدپوست کشته میشود. این قتل خیلی زود توسط دوربینهای رهگذران ثبت میشود و خون بسیاری را در آمریکا به جوش میآورد.
معترضان به چشم دیدند یک افسر سفیدپوست برای دقایقی زانوی خود را بر گلوی مرد سیاهپوست گذاشته و باعث کشته شدن او می شود. آنها با گوشهایشان شنیدند که چطور مرد سیاهپوست التماس میکند که به او فرصت نفس کشیدن بدهند. او مادرش را هم یاد میکند و تا پیش از بیهوشی امیدوار است که دل افسر به رحم بیاید.
اعتراضها در شهرهای مختلف آمریکا شکل گرفت و در جاهایی به خرابکاری و غارت مغازهها هم منجر شد. در بعضی از شهرها مقررات منع آمد و شد در شب برقرار شد اما اعتراضها ادامه داشت.
تداوم اعتراضها منجر به تغییراتی در تصمیمگیریها شد. افسری که جورج فلوید را تا مرگ برد، از پلیس اخراج و بازداشت شد و اتهامش یک درجه جدیتر شد. او حالا باید از خود در قبال اتهام قتل غیرعمد دفاع کند.
یکی دیگر از تاثیرات تظاهرات، تسریع در پرونده احمد آربری هم بود.
پایین کشیدن مجسمهها
معترضان در خیابانها شعار میدادند: «جان سیاهپوستان مهم است». گروهی از آنها خواهان تعطیلی ادارههای پلیس به شکل کنونی و تشکیل نیروی جایگزینی بودند که به جای قوه قهریه، از نیروی دیگری برای سامان دادن به امور شهرها استفاده کند.
یکی دیگر از کارهایی که معترضان کردند پایین کشیدن مجسمه چهرههای تاریخی آمریکا بود که به نحوی رفتار و کارهایشان نژادپرستانه بوده است.
تظاهرکنندگان موجب کنده شدن و نابودی مجسمههایی شدند که به نوعی بزرگداشت نژادپرستی علیه سیاهپوستان و بومیان آمریکا قلمداد میشود. بخشی از مجسمهها را تظاهرکنندگان پایین آوردند و گروهی را هم مقامهای شهری و ایالتی از جا کندند. در همین ماههای اخیر دهها مجسمه در ایالتهای آلاباما، فلوریدا، آرکانزا، جورجیا، کارولینای شمالی و جنوبی، ایندیانا، تنسی، کنتاکی، تگزاس، اوکلاهما، نوادا، کالیفرنیا، مریلند، ویرجینیا، میسیسیپی و شهر واشنگتن از دید مردم حذف شدند.
اندرو جکسون، رئیس جمهوری محبوب ترامپ
تظاهرکنندگان در شهر واشنگتن دیسی قصد نابود کردن مجسمه اندرو جکسون، هفتمین رئیس جمهوری آمریکا، را داشتند. این مجسمه در پارکی قرار دارد که روبهروی کاخ سفید است.
تلاش تظاهرکنندگان به جایی نرسید و پلیس آنها را متفرق کرد. دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا، هم در توییتی، تظاهرکنندگان را تهدید کرد که بنا به یکی از اصول قانونی آمریکا، کسانی که چنین کاری را انجام دهند، ممکن است تا ده سال زندانی شوند.
اندرو جکسون گویا رئیس جمهوری محبوب آقای ترامپ است. در شروع دوره ریاست جمهوری، آقای ترامپ نگذاشت عکس اندرو جکسون از روی اسکناسهای بیست دلاری برداشته شود. از دوره ریاست جمهوری باراک اوباما، تصمیم گرفته شده بود که نقشی از «هریت توبمن» جایگزین جکسون شود. خانم توبمن، که برده به دنیا آمده بود، یکی از مبارزان آزادسازی سیاهپوستان از قید و بندهای بردهداری بود.
نماینده شهر واشنگتن در مجلس نمایندگان آمریکا، حق رای ندارد اما به عنوان عضو ناظر طرحی را آماده کرده که در صورت تصویب از اداره پارکبانی آمریکا میخواهد که مجسمه اندرو جکسون از پارک جلوی کاخ سفید برداشته شود. نماینده شهر واشنگتن گفته که جکسون هم بردهدار بود و هم در بیخانمان کردن بومیان آمریکا نقش داشته است. او معتقد است که صحیح نیست جلوی اقامتگاه رئیس جمهوری آمریکا مجسمه چنین فردی قرار داشته باشد. مخصوصا آنکه آن محوطه، قبلا یکی از بازارهای خرید و فروش برده هم بوده است.
مخالفان برداشتن مجسمهها چه میگویند؟
بخش عمدهای از مجسمهها و بناهای یادبود مورد بحث، مربوط به سرداران، سربازان و چهرههای جنگ داخلی آمریکا هستند. این آثار یادآور گروهی هستند که برای ادامه بردهداری به جنگ شمالیها رفته بودند. آبراهام لینکلن، پیروز آن جنگ شد و بردهداری در آمریکا به پایان رسید اما کسانی که هنوز دلشان با شیوه زندگی پیشین بود، یاد آن دوران را زنده نگه داشتند.
مجسمه و بنای یادبود سرداران را علم کردند و نام آنها را بر خیابانها، مدرسهها و حتی پایگاههای نظامی گذاشتند. پرچم ایالتهای جنوبی هم هنوز در این مناطق به وفور دیده میشود.
ارتش آمریکا اخیرا استفاده از پرچم کنفدراسیون را ممنوع کرده است. اما پیشنهاد مقامهای نظامی برای تغییر نام پایگاههایی که به اسم سرداران موافق بردهداری بود مورد موافقت رئیس جمهوری آمریکا قرار نگرفته است.
آقای ترامپ که حالا بلندترین صدا برای حفظ نام این سرداران است، میگوید که اینها بخشی از تاریخ آمریکاست و باید حفظشان کرد. او در جمع جوانان هوادار خود در شهر فینیکس آریزونا گفت که خوب یا بد، اینها بخشی از گذشته ما هستند که باید آن را گرامی بداریم. او گفت: «ما اگر گذشته خود را نشناسیم ممکن است که دوباره آن را تکرار کنیم.» او در میان هلهله هوادارانش که بیشتر سفیدپوست هستند، گفت که معترضان «کشور ما را دوست ندارند.»
سخن منتقدان چیست؟
«ترور نواه» کمدینی که نژادپرستی را در کشورش، آفریقای جنوبی، تجربه کرده و حالا در آمریکا کار میکند در یکی از برنامههایش به شوخی و جدی گفت: «اگر میخواهید تاریخ یاد بگیرید، کتاب بخوانید. با دیدن مجسمه که کسی تاریخ یاد نمیگیرد.»
چند سال پیش که گروهی از نئونازیها در شهر شارلوتزویل ایالت ویرجینیا راهپیمایی کرده و موجب مرگ یکی از مخالفانشان شدند، بحث سر برداشتن مجسمهها در آمریکا بالا گرفت. انجمن تاریخ آمریکا که بیش از ۱۳۰ سال قدمت دارد، در بیانیهای این طور موضعگیری کرد: «تاریخ، مجموعهای است از واقعیات و برداشتهایی که از آن واقعیات میشود.» این بیانیه در ادامه میگوید که برداشتن مجسمهها و عوض کردن نامهای این افراد، «پاک کردن تاریخ نیست» بلکه به گمان این گروه از کارشناسان «توجه دادن به برداشتهای قدیمی از واقعیات است.» در این بیانیه آمده که مجسمهها، تاریخ نیستند و در عوض بزرگداشتی از وجهی از تاریخند که در زمانی گروهی آن وجه را شایسته بزرگداشته شدن دیده بودند.
چه کسی سود سیاسی میبرد؟
آقای ترامپ اما به نظر میرسد که قصد دارد محکم سر موضع خود بایستد و به استدلالهایی از این دست توجه نکند. او که پیروزیاش در انتخابات دور قبل مرهون ساخت دوقطبیهای بزرگی در جامعه بود، حالا هم به دنبال نشان دادن تفاوتش با حزب رقیب است.
او در مقابل تظاهراتی که خشونت پلیس را محکوم میکرد، سعی در بزرگ کردن موارد خشونت علیه پلیس کرد. محافظهکاران حتی خواهر یک پلیس کشته شده را هم به مجلس نمایندگان فرستادند تا درباره خشونت علیه پلیس شهادت دهد.
در مقابل آنها که خواهان کاهش بودجه پلیس هستند، آقای ترامپ بارها تکرار کرده که باید نیروهای اعمال قانون حمایت شوند.
ماجرای مجسمهها و پرچم هم در همین دسته جا میگیرد.
او هوشمندانه در حال تلاش برای منسوب کردن همه خواستههای معترضان به دموکراتهاست. آقای ترامپ به این شکل به هواداران خود میگوید که رقیب او، همه آن چیزهایی است که آنها مخالفش هستند. او در یک جلسه مطبوعاتی در روز چهارشنبه گفت که تظاهرکنندگان حالا میخواهند به سراغ مجسمههای مسیح هم بروند.
به این ترتیب شاید بتوان گفت اعتراضهایی که بعد از کشته شدن احمد آربری و جورج فلوید شکل گرفت، هرچند موجب شد موضع دموکراتها مبنی بر «لزوم تغییر رئیس جمهوری» قویتر شود اما آقای ترامپ از آن فرصتی ساخته که بتواند هوادارانش را متحد کند.
BBCسام فرزانه