بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، دوشنبه با دعوت از خبرنگاران و دوربینهای تلویزیونی، حکومت ایران را به دروغگویی هدفمند برای پنهان کردن ماهیت برنامه اتمیاش متهم کرد. آقای نتانیاهو با پردهبرداری از دو قفسه گفت که پانصد کیلو سند به دست اسرائیل افتاده که نشان میدهند حکومت ایران همواره بدنبال سلاح اتمی بوده و هست.
نخست وزیر اسرائیل به گونهای سخن میگفت که گویی اطلاعات مورد ادعای او برای اولین بار مطرح میشد و کشورهای درگیر برجام و آژانس از آنها بیاطلاع بودهاند. ساعتی بعد از پخش سخنان نخست وزیر اسرائیل، روزنامه گاردین چاپ بریتانیا از قول اولی هاینونن، رئیس سابق تیم بازرسی آژانس بین المللی انرژی اتمی، بازوی علمی و بازرسی سازمان ملل، نوشت که “آنچه من دیدم یک سری عکس بود که آنها را دیده بودم”. رئیس سابق بازرسان آژانس گفت: “من بخشی از این عکسها را در یک جلسه محرمانه در سال ۲۰۰۸ به شورای حکام نشان دادم.”
به نوشته گاردین اولی هاینونن گفته اسنادی که آقای نتانیاهو امروز ارائه کرد، ابتدا در سال ۲۰۰۵ در اختیار آژانس قرار گرفته و تیم بازرسان آژانس را به این نتیجهگیری رساند که پروژه آماد واقعا وجود داشته اما فعالیتهای این پروژه در سال ۲۰۰۳ متوقف شده بود.
آژانس در سال ۲۰۱۱ گزارشی از برنامه اتمی ایران ارائه کرد و اعلام کرد که تحقیقات اتمی (نظامی) در ایران بعد از سال ۲۰۰۳ هم تا حدودی ادامه داشته ولی از سال ۲۰۰۹ به بعد ادامه نیافت.
ادعاهای تکراری نتانیاهو در فضایی جدید؟
اگر نوشتار روزنامه گاردین که در بالا نقل شد را صحیح فرض کنیم، این سوال مطرح میشود که چرا بنیامین نتانیاهو به گونهای مطالب خود را ارائه کرد که گویی کشف اطلاعاتی بزرگی صورت گرفته است؟
حکومت ایران و تقریبا تمامی جهان این روزها بیشترین هیجان انتظار را تجربه میکند تا دوازدهم مه (۲۲ اردیبهشت) از راه برسد و از تصمیم رئیس جمهوری آمریکا پردهبرداری شود. ولی اقدام تلویزیونی نخست وزیر اسرائیل نشان داد که طی روزهای آینده احتمالا به هیجان موجود اضافه هم خواهد شد.
با آنکه دهها مقام سیاسی و اطلاعاتی اسرائیل به نخست وزیر به طور علنی نامه نوشته و برجام را توافقی دارای نکات مثبت و شایسته حفظ دانستهاند، میتوان گفت خیز بلند اخیر آقای نتانیاهو برای برهم زدن برجام ریشه در جای دیگری هم دارد. ایران و اسرائیل حالا در زمین سومی به نام سوریه درگیر یک برخورد یک طرفه نظامی شدهاند.
به نظر میرسد که نخست وزیر اسرائیل قصد دارد به اصطلاح با یک تیر دو نشان بزند. اگر دونالد ترامپ به دعوت آقای نتانیاهو برای برهم زدن برجام پاسخ مثبت دهد، ایران به خاطر تبعات خروج آمریکا از برجام وارد مرحلهای تازه از فشارهای تحریم و احتمالات مختلف، از جمله صفبندیهای احتمالا نظامی میشود. در چنین صورتی، هم برنامه اتمی ایران زیر ذرهبین خواهد رفت و هم حکومت ایران در موقعیتی دفاعی قرار داده میشود تا این بار در حوزه موشکی و سیاست منطقهای هم امتیازاتی بدهد.
اما اگر آقای ترامپ بار دیگر با شرط و شروطی تازه بخواهد برجام را حفظ کند اما در کنار آن، فشار مشابهی با برجام، این بار روی برنامه موشکی و سیاستهای منطقهای حکومت ایران بگذارد، باز هم عملا امتیازی به نفع اسرائیل در مقابل ایران خواهد بود. علت اصلی این خواسته حداکثری و حداقلی تل آویو این است که حضور نظامی ایران در سوریه یک تهدید بسیار جدی ارزیابی شده است. برخی محافل امنیتی و نظامی در اسرائیل معتقدند که تل آویو نباید اشتباه دادن اجازه پیدایش حزب الله لبنان توسط حکومت ایران را مرتکب میشد ولی حالا تحت هیچ شرایطی نباید اجازه تکرار آن اشتباه، این بار در سوریه را بدهد.
حکومت ایران و موضع احتیاط
دیروز خبر رسید که چندین موشک به اهدافی در سوریه اصابت کردهاند و برخی گزارشها از کشته شدن شماری دیگر از نیروهای نظامی ایرانی در سوریه حکایت داشتهاند. این اتفاق بعد از حمله موشکی چند هفته پیش به پایگاه تی فور در سوریه میافتد که طی آن، شماری از اعضای رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی کشته شدند. مقامات ایرانی، از جمله علی اکبر ولایتی، مشاور بین الملل رهبر ایران و علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی، از بیپاسخ نماندن حمله منتسب به اسرائیل سخن گفتند. ولی تحلیگران متعددی معتقدند که این حملات، احتمالا تلاشی است که ایران را به واکنش وادارد تا بعد همان واکنش دستمایه فشار بیشتر بر ایران شود.
احتمالا در تهران، راس حاکمیت در رصد کردن فضای موجود و پیش روی، به این نتیجه رسیده که احتمال خروج آمریکا از برجام جدی است و رفتارهای نظامی و منطقهای ایران باید جنبه احتیاط را از دست ندهد. حکومت ایران، گذشته از حرفهای ظاهرا خشن و تهاجمی مقامات سیاسی و نظامیاش، چند ماه است که آزمایش موشکی انجام نداده است.
دیگر از خبرهای تقریبا هر روزه چند ماه پیش که در آنها وزارت دفاع آمریکا از رفتار خطرناک شناورهای سپاه پاسداران در آبهای خلیج فارس و تنگه هرمز شکایت میکرد، خبری نیست.
اگر رفتار توام با نوعی سکوت در برابر حملات به نیروهای ایرانی در خاک سوریه را هم به این فهرست اضافه کنیم، میشود این احتمال را داد که تهران، سخنان تلویزیونی نخست وزیر اسرائیل را یک حرکت تبلیغاتی همانند اقدام آقای نتانیاهو در بردن تصویر یک بمب دارای فتیله به سازمان ملل خواهد دانست.
موضع حکومت ایران این بوده که اسرائیل به خاطر داشتن یک زرادخانه اتمی و عدم همکاری با آژانس درباره برنامه اتمیاش، صلاحیت بازی کردن نقش پلیس و بازرس جهانی و منطقهای را ندارد.
تا اینجای کار، محمد جواد ظریف، حرکت آقای نتانیاهو در نشان دادن تصاویر و اسناد ادعایی را حرکتی دیگر از سوی “چوپان دروغگو” خواند.
دولتمردان تهران احتمالا این حرکت نخست وزیر اسرائیل را تلاشی دیگر برای تحریک ایران به اقدامی در روزهای باقیمانده ارزیابی خواهند کرد. به جرات میتوان گفت هیچگاه ترکیب مقامات کاخ سفید در مقابل حکومت تهران، کمتر شبیه ترکیب فعلیاش بوده که سازی که نخست وزیر اسرائیل در تل آویو میزند، به سرعت انعکاسی همسو در کاخ سفید جواب میگیرد. باید دید این همنوایی و همسویی تا کجا ادامه مییابد.
bbc