در آخرین روز هفته دوم مهر ماه ۱۳۹۷، سکوتی سنگین بر بازار ارز و طلای ایران حاکم شده است و یافتن پاسخ به سوال معمول این روزهای ایران که “دلار الآن چند است؟” بسیار دشوار و شاید در مواردی غیر ممکن شده است.
امروز تلاش بیبیسی فارسی برای یافتن قیمت برابری دلار و ریال، به جملاتی مانند “بستگی دارد چقدر دلار بخواهید” یا “متاسفانه معامله نداریم” ختم شد. در اینترنت، سایتهایی که معمولا با سرعت بالا نوسان قیمتها را نشان میدهند، یا خارج از دسترسند یا کلا بخش ارز و طلا و هرآنچه را که بشود از روی آن معیاری برای محاسبه قیمت دلار یافت، مسدود کردهاند.
بعضی از سایتها دلیل حذف این بخشها را، سخنان تند صادق لاریجانی، رئیس قوه قضائیه ایران اعلام کردهاند که روز دوشنبه، خواستار برخورد با “قیمت سازی” در اینترنت و شبکههای اجتماعی شده بود.
این اولین بار نیست که حکومت ایران با فشار بر سایتها و صرافیها و حسابهای کاربری در شبکههای اجتماعی، تلاش کرده روند انتشار قیمتها را مسدود کند. اما حکومت ایران به چه دلیل این برخورد را میکند، و در موارد قبل چه نتیجهای گرفته است؟
اقدام علیه بازار
هفته دوم مهر ماه ۱۳۹۷ در حالی آغاز شد که دلار یک هفته پر نوسان و تاریخی را پشت سر گذاشته بود. هفته اول مهر قیمت دلار حتی برای ساعاتی تا مرز ۲۰ هزار تومان بالا رفت. یعنی حدود پنج برابر قیمت پارسال همین موقع.
روز شنبه اما، زمزمههایی از اقدامی ناگهانی برای شکستن قیمت به گوش رسید. خبر آمد که شورای هماهنگی اقتصادی سران قوا، مدیریت بازار ارز را به بانک مرکزی واگذار کرد. روز دوشنبه قیمت شکست.
نتشار خبرها از کاهش قیمتها، همراه بود با انتشار تصویرهایی از آشفتگی مقابل صرافیهای مرکز تهران. سرمایهگذاران خرد، سراسیمه و نگران از کاهش بیشتر قیمت دلار، میخواستند بالاترین سود را ببرند و در اوج دلارهایشان را ریال کنند.
انتشار این تصویرها، در بعضی از رسانههای ایران، روندی مثبت و شکست “سودجویان و دلالان” خوانده شد.
چرا قیمت دلار کاهش یافت؟
فعالان بازار ارز در تهران، به خبرگزاری رویترز گفتهاند که از آغاز هفته، بانک مرکزی عرضه دلار را افزایش داده است. عرضه دلار حالا تنها سلاح موثر حکومت ایران برای جلوگیری از سقوط ریال است.
پول، مانند هر کالایی، به سادگی از رابطه عرضه و تقاضا پیروی میکند. وقتی تقاضای دلار بالا برود، اگر عرضه ثابت بماند، قیمت بالا میرود. اتفاقی که براساس شواهد موجود در ماههای اخیر باعث گرانی دلار شده است. برعکس با افزایش عرضه، قیمتها پایین میآید.
روش دیگر برای کنترل قیمت ارز، جذاب کردن ریال است. این کار معمولا در ایران با افزایش سود سپردهها یا فروش اوراق قرضه انجام میشود اما روند افزایشی تورم و ضعف بانکها و موسسات مالی باعث میشود که پرداخت سود بالاتر ممکن نباشد.
اما سیاست حکومت ایران، برای ایجاد یک افت ناگهانی قیمت دلار آزاد، با تزریق ناگهانی دلار به بازار، در سالهای تحریم مخصوصا بین ۱۳۹۱-۱۳۹۲ چندبار تکرار شد. نمودار زیر، جهش ناگهانی قیمت دلار را در پاییز ۱۳۹۱ نشان میدهد.
در این دوران، محمد رحیمی، معاون وقت رئیس جمهوری ایران، با مطرح کردن نام فردی مشهور به “جمشید بسم الله” افزایش قیمت دلار را نتیجه دلال بازی او و قیمت گذاریهای سایتهای اینترنتی خواند و موج دستگیری و بستن سایتها، با تزریق ارز به بازار قیمتها را تا حدودی متعادل کرد.
صادق لاریجانی تهدید میکند
روز دوشنبه نهم مهر، همزمان با آغاز روند کاهش قیمت دلار، صادق لاریجانی، رئیس قوه قضائیه ایران در جلسه مسئولان عالی قضایی، مستقیما، سایتهایی که قیمت ارز آزاد را دنبال میکردند تهدید کرد. او گفت بانک مرکزی فهرستی از این سایتها را به دادستانی تهران داده است: “گردانندگان این سایت ها باید از سوی دادستانی احضار و به آنان اولتیماتوم شدید داده شود. بعید نیست برخی از آنان مصداق مفسد اقتصادی باشند.”
در همان روز او خبر محکومیت ۳۵ نفر در دادگاههای ویژه اقتصادی را اعلام کرد و گفت: “سه نفر به اعدام و ۳۲ نفر به حبس محکوم شدند.”
حسین رحیمی، فرمانده پلیس تهران هم اعلام کرد “۱۵ سایتی که شبانه و بدون هیچ ضابطهای، قیمتهای دروغین ارز را اعلام میکردند شناسایی شدند و کار برخورد پلیس با این ۱۵ سایت آغاز شده است؛ برخی احضار شدهاند و تعدادی نیز در حال احضار هستند.”
بعضی از سایتهای اعلام قیمت ارز و طلا هم با اشاره مستقیم به سخنان رئیس قوه قضائیه ایران در صفحه اولشان از حذف انتشار قیمت ارز و طلا خبر دادهاند.
آینده دلار چه میشود؟
آنچه به نگرانیها دامن میزند، شکل نمودار زیر است. افزایش قیمت دلار نسبت به پارسال، نشانه غیر قابل انکاری از وجود یک بحران اقتصادی – سیاسی در ایران است.
وضعیت دلار درحالی به اینجا رسید که دولت حسن روحانی موفق شد تورم را برای اولین بار در تاریخ جمهوری اسلامی برای مدتی نسبتا طولانی یک رقمی کند و در این مدت، قیمت دلار هم تقریبا هماهنگ با تورم در ایران افزایش یافت.
با این حال خروج آمریکا از برجام، دور اول تحریمها، و سایه تحریمهای نفتی و بانکی ۱۳ آبان ماه، باعث تنش در بازار ارز و در مجموع اقتصاد ایران شده است.
خروج از این بحران، آنطور که تجربه دوران تحریمهای قبلی نشان داد، تنها با بازگشت آرامش در فضای سیاست خارجی، و اطمینان از رسیدن دلارهای نفتی به داخل کشور ممکن است.
با آنکه صندوق بین المللی پول، داراییهای ارزی ایران را حدود ۱۰۰ میلیارد دلار اعلام کرده، به نظر میرسد، حکومت در هزینه کردن این پول (یا دیتکم بخشی از آن که برایش قابل دسترس است) با احتیاط عمل میکند و تلاش دارد آن را برای مقابله با شرایط اضطراری و خرید کالاهای اساسی هزینه کند.
با این حال، باز هم تجربه تحریمهای قبلی و روش برخورد حکومت ایران با بازار ارز، این احتمال را تقویت میکند که دولت حاضر است برای گرفتن “اطمینان از سود بی خطر در بازار ارز” هزینه بپردازد، و در اوج تنش، با تزریق ارز، قیمتها را پایین بیاورد.
این اقدام دولت البته معمولا با بازگشت بخشی از دلارهایی که در دست سرمایهگذاران نگران است همراه میشود و اثرش تاکنون کاهش قیمت، دست کم برای مدتی محدود بوده است.
علی قدیمی bbc